آخرین روز مدرسه

میدونی همیشه برام جذاب ترین روز مدرسه آخرین روزش بود ، انگار روز آخر بیشتر از قبل بهم نزدیک بودیم . دیدنتون تو حیاط ، بوفه ، راهرو ها اینکه نمیخواستید برید کلاس ، اینکه هر کی به هر ترتیبی که شده بود میخواست یه جوری از نظم و قانون همیشگی مدرسه فرار کنه ...
عموما روز آخر ، از بیرون غذا میگرفتیم وسط حیاط زیرِ آفتابِ بهار مینشستید و‌ من از دور نگاهتون میکردم و به یک سال دیگه ای که تموم شد فکر می کردم ، به اینکه بعد از فارغ التحصیلتون کجا ها قراره چه تغییراتی در دنیا توسط شما ها ایجاد شه ... 

امسال ، اما
خبری از اون همه سر و صدا و آب بازی و غذا گرفتن از بیرون و صدای ناظم ها که بپیچه تو راهرو ها و شیطنت شما نبود .
فقط سکوت بود و یک عالمه دلتنگی .

بعضی وقتها  اتفاق هایی برامون میوفته که هیچ وقت فکرشم نمیکنیم ؛ خیلی چیزا عوض میشه خیلی چیزا جایگزین میشه ،
اما امیدِ من ، محکم و استوار سرِ جاشه !
میدونم بلاخره یه روزی تو دنیا اسمِ دخترامو می شنوم که تونستن اون تغییری که همیشه دنبالش بودن رو به وجود بیارن ! 
من به قدرت شما ایمان دارم ، من به دانشِ شما امیدوارم ♥️

فیلم بالا ، مدرسه ی بدونِ شماست
امیدوارم زودتر صورتِ ماهتون و خنده های قشنگتون رو بتونیم ببینیم و بشنویم.
  حالا که تنهاییم ؛
چقدر برای هر اتفاق ساده و کوچکی سخت دلتنگیم.

مواظبِ خودتون باشید .
به امیدِ دیدار ♥️

فایل های ضمیمه شده

لطفا نظرات ارزشمند خود را در کادر زیر وارد نمایید